مخالفت با حجاب اجباری را از این سایت دریافت کنید.
حجاب اجباری در ایران
حجاب اجباری در ایران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حجاب اجباری در ایران از ۱۸ مرداد ۱۳۶۲[۱] و توسط مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون مجازات اسلامی، برای عدم رعایت حجاب در معابر عمومی و تعیین مجازات عملی شد.[۲] برخی با ضرورت بحث حجاب مخالفند، زیرا، آن را مسئلهای فردی میدانند نه جمعی. آنان میگویند در ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ نیز مسئله اجباری کردن حجاب محل اختلاف میان علما گردید.[۳][۴] از نظر بعضی از مخالفان، اجبار حجاب وجه شرعی ندارد و در قرآن هم اشارهٔ روشنی به آن نشدهاست.[۵][۶][۷][۸]
پس از اینکه در تاریخ دوم مهرماه سال ۱۳۹۸، عربستان سعودی قانون حجاب اجباری را لغو و آزادی عمل زنان در پوشش را به رسمیت شناخت،[۹] جمهوری اسلامی ایران به تنها حکومتی رسمیای بدل شد که در کنار گروههای بنیادگرای غیر رسمی همچون طالبان، داعش و بوکوحرام، به حجاب اجباری معتقد است و آن را مانند قانون اجرا میکند[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴] که مجازات تخطی از آن نیز تا ۷۲ ضربه شلاق و حبس میباشد.[۱۵]
روز پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ دادستان جمهوری اسلامی، محمدجعفر منتظری خط قرمز نظام را بیحجابی و بدحجابی اعلام کرد و گفت، در مقابله با آن تمام تلاش خود را خواهد کرد.[۱۶]
براساسِ آماری که توسط مؤسسه گَمان در سال ۲۰۲۰ منتشر شدهاست، ۷۲٪ مردم ایران مخالف حجاب اجباری هستند. در مقابل، ۱۵٪ موافق حجاب اجباری هستند. ۵۸٪ اعتقادی به حجاب ندارند، در حالیکه، ۲۶٫۶٪ به حجاب معتقد هستند. در این نظرسنجی بیش از ۵۰ هزار پاسخدهنده شرکت کردند و حدود ۹۰٪ پاسخدهندگان ساکن ایران بودهاند. یافتههای این گزارش، دیدگاه افراد باسواد بالای ۱۹ سال ساکن ایران (برابر با ۸۵٪ افراد بزرگسال در ایران) را بازتاب میدهد و با سطح اطمینان ۹۵٪ و حاشیه خطای ۵٪ قابل تعمیم به این جمعیت است.[۱۷] در شهریور ۱۳۹۹ نیز، مهدی نصیری، مدیرمسئول سابق روزنامه کیهان در شبکه چهار تلویزیون جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که «براساس پیمایشی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده، ۷۰ درصد جامعه ایران با الزام حجاب مخالفند.» وی همچنین افزود که سالانه حدود ۵ درصد از شمار کسانی که ملتزم به حجاب هستند کاسته میشود و نتایج آخرین نظرسنجی که وزارت ارشاد انجام داده نشان میدهد حتی در شهرهای مذهبی مانند قم نیز بیشتر مردم با حجاب اجباری مخالفند. نصیری همچنین اعلام کرد که مقامهای نظام جمهوری اسلامی به دلیل اینکه نتایج نظرسنجیها در مورد حجاب را مطلوب نمیدانند، جلوی انتشار آن را گرفتهاند.[۱۸]
تاریخچه
تا سال ۱۳۶۲ قانونی در زمینه لزوم رعایت حجاب اسلامی وجود نداشت. اولین قانونی که در خصوص پوشش زنان به تصویب رسید، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات بود که بعدها به صورت تبصرهای به ماده ۱۴۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ الحاق شد.
به موجب ماده ۱۴۱ قانون مجازات اسلامی، «هر کس عملاً در انظار، اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق جریمه میشود و اگر مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار کند فقط به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود.» و در تبصره آمدهاست: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا دوماه یا از ۵۰ هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»[۱۹] بعد از این احکام و بخشنامه هاست که موجی از فضای رسانهای برای تببین و تبلیغ حجاب شروع به فعالیت و فرهنگ سازی میکنند.
در شانزدهم اسفند ۱۳۵۷ سید روحالله خمینی در جمع طلاب قم اعلام کرد: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند … به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»[۲۰]
وقایع و اتفاقات
سخنان سید روحالله خمینی دربارهٔ حجاب بهسرعت با تظاهرات اعتراضآمیز جمعی از زنان در مناطق شمال، مرکز و غرب تهران مواجه شد، بهطوری که عکس این تظاهرات در کنار تیتر یک روزنامههای ۱۷ اسفند قرار گرفت. «خواست امام این است که حجاب اسلامی در مملکت باید رعایت شود.» شعار زنان معترض این بود که حجاب، پاکی نمیآورد و حجاب هر کس در نهاد اوست. سخنران مراسم نیز معتقد بود از آنجا که زنان و مردان هر دو برای پیروزی این انقلاب تلاش کردهاند، پس هر دو باید آزاد باشند. این مخالفتها در روزهای بعد نیز ادامه پیدا کرد. دختران و زنان در بعضی مدارس تهران تظاهرات کردند. کارکنان زن هواپیمایی ملی ایران به این فرمان معترض بودند. جمعی از زنان کارمند در تهران و برخی شهرهای بزرگ نیز به این اعتراضات پیوستند. البته این حرکتهای معترضانه از سوی جمعی از موافقان فرمان امام نیز بی پاسخ نماند و درگیریهای لفظی در برخی مواقع بین دو گروه شدت میگرفت و گاه تندرویهایی نیز از سوی نیروهای انقلابی گزارش میشد. شعار «یا روسری، یا توسری» در همین مقطع زمانی مطرح شده بود و در روزنامهها نیز بازتاب داشت.[۲۱]
محمدحسین صفار هرندی در مورد تندروهای آن سالها نقل میکند:
” اکبر گنجی که امروز ادعا میکند آن روزها دنبال دخترهایی میگشت که چند تار مو از زلفشان بیرون زده و به روی آنها اسید میپاشید؛ اینکه به او میگفتند برای این بود که به پیشانی دخترهای جوانی که پوشش متفاوتی داشتند پونز میچسباند! “
—صفار هرندی، [۲۲]
در همین رابطه حسن روحانی که خودش از نخستین مروجان بودهاست در خاطرات خود مینویسد:
” در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانهها و ادارات دولتی باشد. طرح اجباری شدن حجاب در ادارت مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و دربارهٔ حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمیگوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند. “
منبع مطلب : fa.wikipedia.org